به گزارش مجله خبری نگار، از حدود بیست روز قبلتر صفحات سینمایی در اینستاگرام و وبسایتهای خبری در حرکتی گسترده خبرهای مربوط به زخم کاری را پوشش میداند، خبرهایی مثل عرضه نسخه سینمایی فصل اول این سریال، برای آنها که فصل اول را ندیده اند، یا خبرهایی مثل این که مسیر فیلمنامه از مکبث به سمت هملت رفته. مجموع همه اینها یعنی این که تیم رسانهای زخم کاری بسیار پر دامنه و قوی عمل میکند، به هر اتوبانی که در تهران پا بگذارید حتما یک بیلبورد از این سریال خواهید دید.
اما خب واقعیت این است که همه چیز را نمیشود با تبلیغ رفع و رجوع کرد، البته ناگفته نماند که زخم کاری در فصل اول و در جذب مخاطب قوی عمل کرد و داستان پر کششی داشت. حالا، اما برای فصل دوم و در غیاب یکی از اضلاع اصلی قصه، هانیه توسلی و با توجه به تحولات جامعه باید دید که مخاطب چه واکنشی خواهد داشت، فعلا که با مشاهده قسمت اول قضاوت خاصی نمیتوانیم داشته باشیم و قضاوتها بیشتر محدود به ژستهای مکش مرگ مای جواد عزتی و رعنا آزادیور در مراسم رونمایی از این سریال در پردیس چهارسو است.
در ادامه نگاهی داریم به قسمت اول این سریال
در پایان فصل یک، مالک توسط منصوره با ضربات چاقو از پا درمیآید و جسدش کنار دریا باقی میماند. فصل دوم درست از همین صحنه شروع میشود و میبینیم چند نفر مالک را داخل جعبهای بزرگ میاندازند و درش را با میخ میبندند و در جایی رها میکنند.
ماجرا از این نقطه شروع میشود و در ادامه با تمرکز روی شخصیت میثم مالکی، پسر مالک پیش میرود؛ جوانی که در فصل اول، به خاطر دروغهای مادر و رفتار پدر و خودکشی دختر مورد علاقهاش از همه رویگردان شده بود حالا در این فصل به عنوان مالک هلدینگ ریزآبادی وارد میدان میشود تا هم انتقام پدر را بگیرد و هم شرکت را اداره کند.
در قسمت اول علاوه بر اینکه شمایی از زندگی فعلی خانواده مالک به تصویر کشیده میشود، اطلاعاتی هم درباره موقعیت منصوره و ناصر در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و همچنین پای شخصیت همیشه در سایه فصل اول یعنی طلوعی هم به میان میآید. طلوعی با بازی کامبیز دیرباز که همواره به عنوان همهکاره معرفی شده بود، حالا به عنوان شخصیتی قدرتمند و در عینحال با درایت قدرتش را به رخ میکشد.
دیرباز در قالب طلوعی، یکی از متفاوتترین نقشهایش را به نمایش میگذارد. او را لاغرتر از همیشه با موها و محاسن جوگندمی میبینیم. از لحن همیشگیاش خبری نیست و سعی میکند با آرامش و طمانینه صحبت کند و پخته و باتجربه به نظر برسد.
علاوه بر کامبیز دیرباز، از بازی مهران غفوریان و الناز ملک هم در قسمت اول رونمایی میشود. غفوریان که این اواخر بارها در نقشهای جدی ظاهر شده (مثلا در قورباغه که علیرغم تمجید منتقدان، خیلی هم موفق نبود)، در فصل دوم «زخم کاری»، نقش رضا شفاعت را بازی کرده؛ یکی از زیردستهای طلوعی که به نظر میرسد برای تمام تصمیمهای زندگیاش گوشبهفرمان اوست.
شفاعت همسری بسیار جوانتر از خود دارد و به نظر میرسد طلوعی مقدمات ازدواجش را با او فراهم کرده؛ زنی که الناز ملک ایفاگر نقش آن است و از همین قسمت اول میتوان دریافت که بنای مخالفت با طلوعی را دارد. با توجه به پیشینهای که از فصل یک به خاطر داریم، به نظر میرسد رابطه این زن با طلوعی مشابه رابطه سمیرا با حاجعمو باشد.
رعنا آزادی ور و مرتضی امینی تبار در نمای از سریال «زخم کاری؛ بازگشت». آیا سرنوشت «هملت» در انتظار «میثم» خواهد بود؟
آنچه در این قسمت بیشتر از همه باعث کنجکاوی است، سکانس پایانی آن است. فردی درحال تماشای عکسهای قدیمی میثم و هانیه است و گریه میکند. از آنجایی که دست راستش را بسته ابتدا اینطور به نظر میرسد که خود میثم است، اما دست، روی شماره میثم میرود و قسمت اول همینجا به پایان میرسد.
در صفحات اینستاگرامی مربوط به سریال، برخی پیشبینی کردهاند که این فرد مالک است. نمرده و حالا قصد برقراری تماس با میثم را دارد. حالا باید دید با بازگشت مالک و احتمالا در سایه ماندن او، تراژدی «هملت» به چه صورت ادامه پیدا خواهد کرد.
مهدیه یکی از کاربران توئیتر در رابطه با همین سکانس نوشت: قسمت اول زخمکاری هرچقدر اکت مصنوعی بازیگراش و دیالوگهای به دردنخورش مخصوصا (کامبیز دیرباز و سعید چنگیزیان) زد تو ذوقم، اما سکانس پایانیش امیدوارم کرد:))
سوفیا هم نوشت: پناه بر خدا... چقدر این اپیزود اول فصل دوم زخم کاری بده. اولشم نوشته با نگاه به هملت.. دلم برای شکسپیر خون شد. بازیهای بد، کارگردانی بد، همه چیش بد بود
سپیده به تراپیست سمیرا اشاره کرد و گفت: قسمت اولِ زخمکاری: بازگشت رو دیدم، حداقل تو بخش روانپزشک کاش یه تحقیقی میکردند که به واقعیت نزدیکتر بود: سؤالات روانپزشک، نشستن پشت میز و نگاه از بالا به پایینش با اون صندلی بزرگش و تحمیل نظرش و بی اهمیتی به حال مراجع اصلا حرفهای و اخلاقی نبود...
محی هم نظر جالبی داشت: کاش به جای فصل دوم زخمکاری، امروز اولین قسمت فصل دو پوست شیر پخش میشد.
پروانه هم اینطور توصیف کرد: محمد حسین مهدویان بازم اثبات کرد ک ۹۵% کار گروهی با فرمانده ست. حذف جواد عزتی و جایگزین کردنش بای بازیگر اماتور کوچکترین تاثیری تو کیفیت سریال نداشت
سمیز درباره بازی کامبیز دیرباز انتقاد کرد: تو زخم کاری که همه دارن همو میکشن کاش کامبیز دیربازو همین اولای سریال بکشن مجبور نشیم بازی بیخودشو ببینیم
مرتضی، اما نظر متفاوتی داشت: به نظر میرسه سریال زخم کاری از معدود سریالهایی باشه که فصل دومش از فصل اول قشنگتر باشه شروع شدن داستان از جایی که درفصل اول تموم شده بود، عشق پسری که درفصل اول آنقدر پدر خودشو نشناخته و درک نکرده بود و حالا دربه در به دنبال او و انتقام خون اوست، و زنده بودن مالک از نکات مثبت بود
محمد هم در انتها با این عکس انتقاد کرد: زخم کاری برگشت؛ این بی نوا هم سیگاری کردن و دوباره فرهنگ غلط و نخ نمای دود بیشتر بازیگر جذابتر
پینوشت: در تهیه این مطلب از مطلبی در وبسایت فیلمنیوز کمک گرفته شده است
منبع:برترین ها